سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که بگوید من دانشمندم، نادان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
شب قدر - دانش نامه
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 334640
بازدید امروز : 222
بازدید دیروز : 3
........... درباره خودم ...........
شب قدر - دانش نامه
........... لوگوی خودم ...........
شب قدر - دانش نامه
........ پیوندهای روزانه........
صدام [141]
[آرشیو(1)]


............. بایگانی.............
جک
مطالب پزشکی
کوروش
ورزش ایران باستان
چشمه
عکس
خیام
عربستان
دخانیات
خلاصه ی از تاریخ ایران
دانلود سریال های باغ مظفر
پیکاسو
Age of Mytholog کد های تقلب
زندگی نامه پل سزار
درباره ی صیف الله
طبیعت تاوان
لیزر
کوه اورست
تاریخ چیست
خواص ماهی
خواص سویا
مکانیک
بی اشتهایی
حمله ی نظامی به ایران
قانون پاپکر
فیبر نوری
انرژی هسته ای
مایعات و شیمی درمانی
اهرام ثلاثه
قد انسان
اندازه گیری شعاعزمین
تغذیه ی درست
قیامت
بیماری سارس
ابوبکر
نفت
امواج مغناطیسی
بی عنوان
معنی سوره ی قیامت
معنی سوره ی ال عمران و فاتحه
داستان
داونچی
الکترون
نور
از سیر تاپیاز صدام
جنگ و مرگ
تندرستی و ازادی
علوم کامپیوتر
کسب در امد ازاینترنت
دانلود جدید ترین نرمافزار ها ی موبایل
کد تقلب GTA5
تاریخ باستان
کاربرد نظر سنجی در اینترنت
فلیور و هدایت
فضای شهر ما و ذهن ما
شب قدر
باختین وزندگی روز مره
ترافیک و شهری بی انظباط
بنیامین وزندگی روز مره
فرو پاشی خانواده
سنت انسان ها
زغال سنگ
دانستنی های مفید
سکوت انسان ها
الکترونیک
برق
کتاب اسطوره شناسی سیاسی
یک نظر علمی درباره ی فرهنگ
کتاب جامعه ی مدنی جوان
کتاب خط قرمز
مشکلات پسته کاران حل خواهد شد
کتاب قرن روشن فکران
کتاب زندگانی تولستی
کتاب خاطرات جوانی
کتاب هنر و تاریخ
کتاب در امدی بر انسان شناسی
موفقیت کاشت مستقیم برنج در گلستان
کتاب قوم شناسی سیاسی
کتاب محکومان
کتاب علوم انسانی
کتاب امپراطوری نشانه ها
از فرهگ تا توسعه
کتاب خشونت سیاسی
ایران بیش از 33 نژاد بز وگوسفند دارد
کتاب تاریخ اندیشه ونظریات انسان
کتاب انسان شناسی شهری
کتاب نظم جهانی
مکانیزاسیون
زمستان 1385

.......جستجوی در وبلاگ .......

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


 
  • شب قدر

  • نویسنده : محمد:: 85/10/25:: 12:25 عصر

    سال ها قبل  کتاب های  دکتر شریعتی را زیاد می خواندم ،اکنون مدتی است که از آن دوران فاصله گرفته ام ،با برخی عقاید دکتر موافق نیستم و برخی از آنها را قبول ندارم ، اما همیشه عاشق روحیه اجتماعی و تعهد اجتماعی بالای دکتر خواهم بود. چند سالی است که وقتی می گویند شب قدر از راه رسیده است به سراغ نوشته ای از او می روم که در لای یکی از کتاب های قدیمی اش پیدا کرده ام ،مطلبی کوتاه که گویا در یکی از روزنامه های آن دوران به چاپ رسیده است :

     

    " بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر؟ لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه والروح ، فیها باذن ربهم من کل امر  سلام هی حتی مطلع الفجر  ما "آن" را فرود آوردیم در شب قدر. و چه می دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه برتر است. فرشتگان و آن روح در این شب فرود می آیند باذن خداوندشان از هرسو. سلام بر این شب تا آنگاه که چشمه خورشید ناگهان می شکافد !

           وتاریخ قبرستانی است طولانی و تاریک ، ساکت و غمناک ، قرنها از پس قرنها همه تهی و همه سرد، مرگبار روسیاه، ونسل ها در پی نسل ها ، همه تکراری و همه تقلیدی ، و زندگی ، اندیشه ها و آرمانها همه سنتی و موروثی ، فرهنگ و تمدن و هنر و ایمان همه مرده ریگ!

    ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شبهای پیوسته ، آشوبی ، لرزه ای ، تکان و تپشی که همه چیز را بر می شورد و همه خوابها را بر می آشوبد و نیمه سقف ها را فرو می ریزد.انقلابی در عمق جانها و جوششی در قلب وجدانهای رام و آرام. درد ورنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و جهاد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد ، ایمان و ایثار! نشانه هایی از" یک تولد بزرگ" شبی آبستن یک مسیح ، اسارتی زاینده یک نجات ! همه جا ، ناگهان "حیات و حرکت" ، آغاز یک زندگی دیگر ، پیداست که فرشتگان خدا همراه آن "روح" در این شب به زمین ، به سرزمین ، به این قبرستان تیره و تباه که در آن انسانها ، همه اسکلت شده اند ، فرود آمده اند ، این شب قدر است . شب سرنوشت ، شب ارزش ، شب تقدیر یک انسان نو ، آغاز فردایی که تاریخی نو را بنیاد می کند.این شب از هزار ماه برتر است ، شب مشعری است که صبح عید قربان را در پی دارد و سنگباران پر شکوه آن سه پایگاه ابلیسی را ! شب سیاهی که در کنار دروازه منی است ، سرزمین عشق و ایثار و قربانی و پیروزی !

    و تاریخ همه این ماه های مکرر است ، ماه هایی همه مکرر یکدیگر ، سالهایی تهی و عقیم ، قرن هایی که هیچ چیز نمی آفرینند ، هیچ پیامی بر لب ندارند ، تنها می گذرند و پیر می کنند و همین  و در این صف طولانی و خاموش ، هر از چندی شبی پدیدار می گردد که تاریخ می سازد ، که انسان نو می آفریند و شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن می گیرد. شبی که آن روح در کالبد زمان می دمد ، شب قدر ! شبی که از هزار ماه برتر است ، آنچنان که بیست و چند سال بعثت محمد، از بیست و چند قرن تاریخ ما برتر بود.

    سال هایی که آن "روح" بر ملتی و نسلی فرود می آید از هزاران سال تاریخ وی برتر است و اکنون ، براندام این اسلام اسکلت شده ، بر گور این نسل مدفون و بر قبرستان خاموش ما ، نه ، آن روح فرود آمده است ، سیاهی و ظلمت و وحشت شب هست ، اما شب قدر ؟ شبی که باران فرو می بارد ، هر قطره ا ش فرشته ای است که بر این کویر خشک و تافته ، در کام دانه ای ، بوته خشکی و درخت سوخته ای و جان عطشناک مزرعه ای فرو می افتد و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید می دهد.

    چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطره ای از آن بر پوست تن و پیشانی و لب و چشم خویش حس نکردن ، خشک و غبار آلود زیستن و مردن !

    هر کسی یک تاریخ است.عمر ، تاریخ هر انسانی است و در این تاریخ کوتاه فردی ، که ماه ها همه تکراری و سرد و بی معنی می گذرد ، گاه شب قدری هست و در آن از همه افق های وجودی آدمی فرشته می بارد و آن روح ، روح القدس ، جبرئیل پیام آور خدائی برتو نازل می شود و آنگاه بعثتی ، رسالتی  ، وبرای ابلاغ ، از انزوای زندگی و اعتکاف تفکر و عبادت و خلوت فراغت و بلندی کوه فردیت خویش به سراغ خلق فرود آمدنی و آنگاه ، درگیری و پیکار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ایثار خویش به پیام ! که پس از خاتمیت ، پیامبری نیست ، اما هر آگاهی  وارث پیامبران است ! آن   "روح" اکنون فرود آمده است ، در " شب قدر" به سر می بریم . سال ها  ، سال های شب قدر است ، در این شبی که جهان ما را در کام خود فرو برده است و آسمان ما را سیاه کرده است ، باران غیبی  باریدن گرفته است ، گوش بدهید ، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را می شنوید ، حتی صدای روئیدن گیاهان را در شب این کویر می توان شنید. سلام بر این شب ، شب قدر ، شبی که از هزار ماه ، از هزار سال و هزار قرن برتر است ، سلام ، سلام ، سلام ... تا آن لحظه که خورشید قلب این سنگستان را بنا گاه بشکافد ، گل سرخ فلق بر لب های فسرده این افق بشکفد و نهر آفتاب بر زمین تیره ما... و بر ضمیر تباه ما نیز جاری گردد. تا صبح بر این شب سلام ! "


    نظرات شما ()